وضعیت ارواح پس از مرگ به مرتبه آنها بستگی دارد. کسى که تعلقاتش به دنیا شدید است، تا بخواهد مرگ و جان دادن و ترک دنیا و امور دنیایى را باور کند، طول مى کشد و آن که از متوسطان باشد، گویا به خوابى سنگین فرو مى رود که هیچ خوابى نمى بیند تا با خواب خود، معذب یا متنعّم و شاد باشد و پس از پشت سر نهادن مراحل اوّلیه جان دادن و ورود به قبر درک خاصى از حیات برزخى نخواهد داشت.
آیا منظور از عالم برزخ همان عالم قبر است؟
روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی به عالم بالاتر (برزخ) عروج می كند و تا روز قیامت و رستاخیز برپا نشده در عالم برزخ است. مراد از عالم برزخ، عالم قبر است؛ عالمی که انسان در آن یک نوع زندگی خاصی تا قیامت دارد.
برزخ به معنای حائل بین دو چیز است و در دین اسلام به معنای عالمی است بین عالم دنیا و قیامت که با عالم دنیایی مادی بسیار متفاوت است. موجودات عالم برزخ مادی نیستند، اما در عین حال از برخی ویژگیهای مادیات بیبهره نیستند؛ مثلاً دارای شکل، صورت، زمان و مکان و ... هستند و حالات متفاوتی؛ مانند سختی، راحتی، شادی و نگرانی و ... را میتوانند درک کنند. توجه به این امر لازم است که وقتی گفته میشود برزخ ماده ندارد، نباید پنداشت که لذات برزخ خیالی است و وهم و سرابی بیش نیست و هیچ گونه وجودی در خارج ندارند؛ چراکه وجود برزخی هر چند مادی نیست، اما برخی لوازم ماده را دارد.
برای درک بهتر، توجه به این نکته مفید است که انسان دارای دو بدن است: بدن سبک (مثالی) و بدن سنگین. بدن سنگین همین بدن موجود ما است که به خوراک و پوشاک و ... نیاز دارد و بدن سبک بدنی است که در عالم خواب داریم که گاهی با آن کیلومترها مسافت را در یک لحظه طی میکنیم؛ به همین دلیل نیز به آن بدن سبک میگویند؛ چراکه اگر آن مسافت طولانی را در بیداری میخواستیم بپیماییم، ساعتها به طول میانجامید. ما در عالم برزخ و قبر با این بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا این که روز قیامت به سر رسد و دوباره از ذرات پوسیده و پراکنده بدن ما بدن سنگین تشکیل شود و روح بدان برگردد. این بدن هرچند مانند بدن سنگین ما مادی نیست؛ اما همان گونه که در خواب بدن سبک ما شکل ظاهریاش مانند بدن مادی است و حالات متفاوت را میتواند درک کند، در برزخ نیز همین ویژگی را دارد. به گفته روایات نیز انسان در برزخ با صورتی مانند صورت دنیایی و با کالبدی مانند کالبد دنیاییاش حاضر است و زندگی میکند.
موجودات عالم برزخ مادی نیستند، اما از برخی لوازم ماده برخوردارند؛ چرا که کاملاً هم مجرد از ماده نیستند. بنابراین، برزخ، لازمان و لامکان نیست، بلکه زمان در آن جا ممکن است بسیار سریعتر از این جا سپری شود و مکان نیز ممکن است محدودیتهای کمتری داشته باشد. این مطلب را میتوان با آیات قرآن نیز اثبات کرد. به بیان قرآن: «روزی که قیامت برپا میشود، مجرمان سوگند یاد میکنند که درنگشان ساعتی بیش نبود». این آیه نشاندهنده آن است که این افراد قبل از قیامت مدتی محدود را در مکانی درنگ داشتهاند که این مدت همان حیات برزخی است. از این آیه و آیات مشابه آن میتوان این گونه فهمید که در برزخ زمان و مکان هست، اما این زمان و مکان محدودیتهای کمتری دارد.
همان طور که انسان در عالم خواب با کابوسی بد زجر میکشد و با خوابی خوب شاد میگردد، برزخیان نیز در عالم برزخ یا در عذاب و یا در راحتی به سر میبرند. برخی از اعمال؛ مانند سبک شمردن نماز و یاری نکردن مظلومان و ... سبب عذاب برزخی میشود. همچنین برخی از اعمال مانند؛ شهادت در راه خدا و تبلیغ دین و آگاه نمودن مردم نیز سبب رفاه و سعادت برزخی میشود.
گذشته از کفار برخی از مؤمنان نیز در برزخ دچار عذاب میشوند تا در روز قیامت از هر جهت پاک باشند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "فشار قبر برای افراد با ایمان، کفاره گناه اسراف و ضایع کردن نعمتهایی است که در دست داشته است".
میتوان گفت که وضعیت ارواح پس از مرگ به مرتبه آنها بستگی دارد. کسى که تعلقاتش به دنیا شدید است، تا بخواهد مرگ و جان دادن و ترک دنیا و امور دنیایى را باور کند، طول مى کشد و آن که از متوسطان باشد، گویا به خوابى سنگین فرو مى رود که هیچ خوابى نمى بیند تا با خواب خود، معذب یا متنعّم و شاد باشد و پس از پشت سر نهادن مراحل اوّلیه جان دادن و ورود به قبر درک خاصى از حیات برزخى نخواهد داشت، اما آنان که در کمال ایمان از دنیا رفته و روح خود را تقویت نموده و خود را براى آخرت مهیا کرده بودند - چون یقین به آن داشتند - در آن سرا نیز مىتوانند با دیگر ارواح مؤمنان ارتباط برقرار کنند و از احوال دوستان خود در دنیا - جویا شوند و از دیدار با ارواح دیگر مؤمنان خوشحال و شاد گشته و براى زندگان دعا کنند. پس دیدار با یکدیگر و پرسش از احوال دیگران اختصاص به آنان دارد که داراى درجات ایمانى و عمل صالح بالایى باشند.
همان طور که انسان در عالم خواب با کابوسی بد زجر میکشد و با خوابی خوب شاد میگردد، برزخیان نیز در عالم برزخ یا در عذاب و یا در راحتی به سر میبرند. برخی از اعمال؛ مانند سبک شمردن نماز و یاری نکردن مظلومان و ... سبب عذاب برزخی میشود. همچنین برخی از اعمال مانند؛ شهادت در راه خدا و تبلیغ دین و آگاه نمودن مردم نیز سبب رفاه و سعادت برزخی میشود.
امام صادق (ع) مى فرمایند: هنگامى که آدمى وارد قبر و برزخ شد، برزخیان به دیدار او مى شتابند و اندکى او را آرام مى گذارند تا وى به خود آید؛ زیرا از هول بزرگى گذشته و گردنه ى خسته کننده ى قبر، سؤال، فشار و... را پشت سر گذاشته است. سپس به او نزدیک شده از حال دوستان و یاران پرس و جو مى کنند. اگر در پاسخ بگوید هنوز در دنیاست، امیدوار مى شوند که بعد از مرگ به آنان مى پیوندند و اگر گفت: قبلاً درگذشته است، در این هنگام برزخیان مى گویند: سقوط کرد؛ یعنى گرفتار عذاب الهی شد وگرنه او را نزد ما مى آوردند.
در کتاب "کافى" از اسحاق بن عمّار نقل شده است که: از ابى الحسن اوّل (امام کاظم ) (ع) پرسیدم آیا شخصى که از دنیا رفته، خانواده خویش را دیدار مى کند یا نه؟ حضرت فرمودند: "آرى. سپس پرسیدم چند وقت به چند وقت؟ حضرت فرمود: بنا به منزلتى که نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه یا هر سال..."
فراتر از این گونه افراد، اولیاى الهی اند که روحشان پس از مرگ و رها کردن جسم مادى، قوى تر گشته و فعالیت آن گسترده تر مى گردد، چون موانع دنیایى مثل تقیه و خفقان و امثال اینها برطرف شده است. این گروه در حین مرگ به استقبال مؤمنان آمده و سکرات مرگ را بر ایشان گوارا مى کنند و در قبر مونس او گشته و از عذاب تنهایى و وحشت او را مى رهانند و پس از طى مراحل اوّلیه، او را به سایر دوستانش ملحق مى کنند. از این رو، این گروه نیازى به استخبار از سایر ارواح در مورد زندگان ندارند؛ زیرا این بزرگواران محیط بر دنیا و برزخ هستند و از حال مؤمنان خالص به خصوص آنهایى که با ایشان در ارتباط اند و خادم و متوسل به ایشان اند، غافل نیستند، تا نیازمند استفسار و استخبار از حال آنها باشند.