این امر یک قانون کلی و عمومی است و بلا استثنا است که در نهایت بازگشت همه انسانها به سوی حق تعالی است چراکه جایگاه اصلی انسان این جهان نیست و او تنها برای شرکت در امتحانی الهی در این حیات ناپایدار قدم می گذارد که پس از پایان آزمون به سرای آخرت وارد می شود.
زهرا حاجی علی عسگری- کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث/ بخش قرآن تبیان
خداوند متعال در آیاتی چند از قرآن کریم می فرماید: * كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت* هر انسانی با مرگ روبه رو می شود و طعم آن را می چشد. در این آیات شریفه، تعبیر به چشیدن اشاره به احساس كامل دارد، بدین معنا که آن را با تمام وجودش درک می کند( زیرا به عنوان مثال،گاه مىشود انسان غذایى را با چشم ببیند و یا با دست كند، ولى اینها هیچكدام احساس كامل نیست، مگر زمانى كه به وسیله ذائقه خود آن را بچشد) بنابراین این امر یک قانون کلی و عمومی است و بلا استثنا است که در نهایت بازگشت همه انسانها به سوی حق تعالی است چراکه جایگاه اصلی انسان این جهان نیست و او تنها برای شرکت در امتحانی الهی در این حیات ناپایدار قدم می گذارد که پس از پایان آزمون به سرای آخرت وارد می شود. خداوند متعال در آیه *الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا * در کنار خلق حیات و زندگی، از خلقت مرگ صحبت می کند، بنابراین از آنجا که خلقت به امور وجودی تعلق می گیرد پس مرگ نیز یک امر وجودی است که مخلوق است و فنا و نیستی از آن اراده نمی شود ، بلکه آن به معنای انتقال از جهانی به جهان دیگر است به عبارت دیگر فرشتگان مرگ، روح انسان را از عالم فنا که این دنیا باشد به عالم بقا که عالم آخرت است ،منتقل می کنند و این مفهومی است که بارها در قرآن کریم تکرار شده است.
اجل مسمی، سررسید و مدت عمری است که به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست و آن در لوح محفوظ ثبت شده، بنابراین هنگامی که عمر انسان به آن مرحله برسد، بدون هیچ تأملی مرگ او را فرا می گیرد، اما اجل معلق (همانطور که از اسم آن مشخص است) سررسید و مدت عمری است که بر اثر عوامل و موانعی که فرد در زندگی خود به وجود می آورد، قابل تغییر و دگرگونی است و آن در لوح محو و اثبات ثبت شده است.
اما نکته ای که در این موضوع مورد اهمیت واقع شده این است که اجل و سر رسید عمر انسان به چه صورت است. با توجه به مطالبی که در آیات قرآن کریم و تفاسیر مختلف ارائه شده، اجل انسان دو گونه است، اجل مسمی یا حتمی و اجل معلق یا غیر حتمی.
اجل مسمی، سررسید و مدت عمری است که به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست و آن در لوح محفوظ ثبت شده، بنابراین هنگامی که عمر انسان به آن مرحله برسد، بدون هیچ تأملی مرگ او را فرا می گیرد، اما اجل معلق (همانطور که از اسم آن مشخص است) سررسید و مدت عمری است که بر اثر عوامل و موانعی که فرد در زندگی خود به وجود می آورد، قابل تغییر و دگرگونی است و آن در لوح محو و اثبات ثبت شده است.
شایان ذکر است که از جمله عواملی که باعث می شود اجل معلق تا مدت معین ( اجل مسمی) به تأخیر بیافتد و زمینه طولانی تر شدن عمر شود، اطاعت از فرمان خداوند و انبیاء الهی و رعایت تقوا و عبادت است که در نهایت باعث می شود انسان به کمال حقیقی دست پیدا کند. توجه به زندگی برخی از شهدای مدافع حریم اسلام و انقلاب و مسلمانان از جمله مصادیقی است که می توان تأخیر اجل معلق را در آن به وضوح مشاهده کرد، به گونه ای که در زمان پیش از شهادت با وجود حضور در حادثه های سهمناک، اتفاقات جانی برای ایشان رخ نداده و در نهایت تا سر رسید اجل مسمی به حیات خود ادامه داده و با مرگی افتخار آمیز از عالم فانی به عالم باقی منتقل شدند.
این مرگ، مرگی است که در راه خدا و در جهت رضای الهی انجام شده است. در مکتب اسلام برای این نوع مرگ ارزش و اهمیت زیادی قائل شده و از آن به عنوان شهادت در راه خدا و در طریق حق و عدالت یاد شده است، همچنین اسلام در آموزه های خود به مسلمانان تذکر داده که از طی طریق کنندگان این راه به عنوان اموات یاد نشود چراکه آنان زنده اند و نزد حق تعالی روزی می خورند. همچنین این مکتب به بازتاب وسیعی از عملکرد آنان که دفاع از حریم اسلام و مسلمانان است، پرداخته که هر كس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویی به همه انسانها حیات بخشیده است.
شایان ذکر است که علاوه بر قرآن کریم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام نیز در سخنان خود به اهمیت جایگاه و مقام این برگزیدگان الهی اشاره فرموده اند.
شهادت در فرهنگ اسلام شامل دو معنای خاص و عام می شود، معنای خاص شهادت همان كشته شدن در معركه جنگ در راه خدا است ،اما معنای عام و وسیع شهادت آن است كه انسان در مسیر انجام وظیفه الهى كشته شود یا بمیرد، بنابراین هر كس در حین انجام چنین وظیفهاى به هر صورت از دنیا برود" شهید" است.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: در برابر هر کار نیکی، کار نیک بهتری وجود دارد مگر شهادت در راه خدا كه برتر از آن ،امری متصور نیست.
امام علی علیه السلام بارها در نهج البلاغه اشتیاق خود را به لقای پروردگار و شهادت در راه او ابراز کرده و در این باره می فرماید: به خدا قسم اشتیاق پسر ابوطالب به مرگ (شهادت) بیش از انس و علاقه کودک به سینه مادرش است.
امام رضا علیه السلام فرموده اند: نخستین کسانی که وارد بهشت می شوند، شهدا هستند.
این نكته نیز قابل توجه است كه شهادت در فرهنگ اسلام شامل دو معنای خاص و عام می شود، معنای خاص شهادت همان كشته شدن در معركه جنگ در راه خدا است، اما معنای عام و وسیع شهادت آن است كه انسان در مسیر انجام وظیفه الهى كشته شود یا بمیرد، بنابراین هر كس در حین انجام چنین وظیفهاى به هر صورت از دنیا برود" شهید" است. به عنوان مثال حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: كسى كه در طریق تحصیل علم از دنیا برود شهید است، و نیز همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: كسى كه براى دفاع از مال خود در برابر مهاجمین ایستادگى كند و كشته شود شهید است، لذا با توجه به این مطلب به عظمت این فرهنگ اسلامی پی برده می شود.