خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها خودش را برای بندگانش ، ارحم الراحمین معرفی کرده است. رحمتی که تمام عالم وجود را دربر گرفته است: (وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ ءٍ)1 «اما رحمت من همه چیز را در برگرفته است»
رحمت حق تعالی همچون بارانی است که دائما بر عالم هستی می بارد و زمین تشنه ی موجودات را سیراب می سازد.
باران در باریدن فرقی میان زمین سخت و سنگلاخی و زمینی که به راحتی آب راجذب می کند نمی گذارد ولی تاثیر بارش باران در هرکدام متفاوت است. زمین سفت و سخت به علت نفوذ ناپذیری، باران را در درون خود جای نمی دهد و تشنه خواهد ماند ولی زمین نرم ، حاصلخیز و سرسبز می شود.
انسان ها نیز به تفاوت سختی و نرمی دل خود، بهره های متفاوتی از رحمت خداوند دارند.
ایمان و تقوا روح انسان را پاک و آماده دریافت فیوضات حضرت حق می کند اما گناه ظرف دل انسان را آلوده و ناپاک می کند و زمین دل او را کم کم از سنگ هم سخت تر می کند: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِیَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً)2 سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت تر!
وجود دو شرط ایمان و تقوا در این آیه شریفه ، برای نزول برکات، به این معنی است که عقل و دل و اعضای انسان باید در راستای اطاعت پروردگار قرار گیرند و در مسیر تکامل خویش قدم بردارند
جهان هستی در دل خود یکسری قوانینی دارد که هیچ گاه تخلف نمی کند. قوانینی که به دست پر توان خالق هستی در آن نهادینه شده است که از جمله ی آنها ،قانون خدمت رسانی به مومنین است.
در آیه 96 سوره مبارکه اعراف آمده است که : (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى كردند، بركات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم .
جهان هستی به فرموده قرآن کریم همواره در حال تسبیح و عبادت خالق خویش است3 و خواسته یا ناخواسته از پروردگار خود اطاعت می کند4.اما انسان به حکم اختیاری که دارد می تواند خداوند را عبادت یا معصیت کند. در صورتی که عبادت خداوند را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهد با جهان تکوین همراه و هماهنگ می شود و جهان پیرامون او خود را در اختیارش می گذارد. اما در صورت معصیت پروردگار، خود را با طبیعت ناهماهنگ و ناسازگار کرده و طبیعت نیز او را همچون عضوی ناسالم پس می زند.
شهید مطهری در این باره می فرماید:
(آیا كار من به عنوان یك كار انسانى، به عنوان صداقت و تقوا و پاكى یا به عنوان فسق و ناپاكى و خیانت هم در عالم اثر مى گذارد یا نه؟ آیا عالم از این جهت هم عكس العمل دارد یا نه؟
فلسفه بزرگ این است كه اى انسانها! اگر شما در مسیر انسانیت، در مسیر خلقت قرار بگیرید كه همان مسیر تكامل است.... آنوقت شما مى شوید اجزائى هماهنگ با سایر اجزاء عالم، توافق و تطابق با عالم پیدا مى كنید، آنگاه جزئى هستید كه با كل خودتان متطابق هستید، در آن وقت است كه عالم هم با شما تطابق دارد. این است كه قرآن مى فرماید: وَ لَوْ انَّ اهْلَ الْقُرى امَنوا وَ ... اگر مردم اهل ایمان و تقوا باشند آنوقت فرزندان صالح این عالم و جهان مى شوند، آنگاه جهان هم خیر خودش را به سوى این فرزند صالح خودش روانه مى كند.5 و اگر انسان بر ضد مسیر خاص طبیعت قرار بگیرد، یعنى بر ضد مسیر تكامل قرار بگیرد، كشیده بشود به سوى فسق و فجور ... آنگاه طبیعت مثل بدنى كه جزء بیگانه را از خود دفع و رد مى كند ... این عكس العمل هاست كه به نام عذابها گفته شده است.6
آری ایمان و تقواست که باعث نزول برکات بر انسان ها می شود و بی تقوایی و فسق و فجور است که مایه ی نکبت در زندگی ها می شود.به قول معروف : از ماست که بر ماست.
ایمان عبارتست از اعتقادی که از عقل به قلب نفوذ کرده باشد و در آنجا مستقر شده باشد و تقوا عبارتست از ایمانی که به صورت نیرویی قوی در جوارح و جوانح انسان پدیدار گشته تا انسان را در برابر معاصی پروردگار حفظ و نگهداری کند.
بنابراین وجود دو شرط ایمان و تقوا در این آیه شریفه ، برای نزول برکات، به این معنی است که عقل و دل و اعضای انسان باید در راستای اطاعت پروردگار قرار گیرند و در مسیر تکامل خویش قدم بردارند.
چرا جوامع کفر پیشه، بیش از مسلمانان در ناز و نعمتند در حالی که نزول برکت به مشروط به ایمان و رعایت تقواست؟
برای جواب به این پرسش در ابتدا باید واژه ی برکت را تعریف کنیم.
نعمت هایی که خداوند متعال به کفار می دهد از دایره برکت خارج است چرا که همراه با سعادت نیست و برای آنها نوعی عذاب تدریجی است.
در آیه 85 سوره توبه خداوند متعال وجود اموال و اولاد فراوان را وبال گردن آنها و مایه ی بدبختیشان می داند: «وَلاتُعْجِبْكَ امْوالُهُمْ وَاوْلادُهُمْ انَّما یُریْدُ اللَّهُ انْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِى الدُّنْیا وَتَزْهَقَ انْفُسُهُمْ وَهُمْ كافِروُنَ؛ مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد، خدا مى خواهد به وسیله آن، آنها را عذاب كند و جانشان بر آید در حالى كه كافر باشند.»
برکت در اصل به معنی رشد و زیادی و سعادت است و به معنی نعمتی است که پایدار بماند.8در مقابل که این نعمات در برابر کفار بى بركت است كه زود فانى، نابود و بى اثر مى شوند. بنابر این نعمت هایی که خداوند متعال به کفار می دهد از دایره برکت خارج است چرا که همراه با سعادت نیست و برای آنها نوعی عذاب تدریجی است.
در آیه 85 سوره توبه خداوند متعال وجود اموال و اولاد فراوان را وبال گردن آنها و مایه ی بدبختیشان می داند: «وَلاتُعْجِبْكَ امْوالُهُمْ وَاوْلادُهُمْ انَّما یُریْدُ اللَّهُ انْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِى الدُّنْیا وَتَزْهَقَ انْفُسُهُمْ وَهُمْ كافِروُنَ؛ مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد، خدا مى خواهد به وسیله آن، آنها را عذاب كند و جانشان بر آید در حالى كه كافر باشند.»
استغفار یکی از عواملی است که باعث نزول انواع نعمت ها می شود، همچنان که حضرت نوح به قوم خود چنین گفت: (فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْكُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً) به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید كه او بسیار آمرزنده است. تا بارانهاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد»
از خداوند می خواهیم که در این ایام مبارک اولا پاکی روح و جان و سپس توفیق رعایت تقوا و بندگی را بدهد.
پی نوشت ها:
1. اعراف 156
2. بقره 74
3. یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزیزِ الْحَكیم (جمعه 1)
4. وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْها (آل عمران 83)
5. مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج 27، ص: 643
6. مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج 15، ص: 42
7. نوح 10-12
8. البَرَكَةُ، محرَّكةً: النَّماءُ و الزیادةُ، و السَّعادَةُ. القاموس المحیء ج 3، ص: 399__ قاموس قران ج 1 189